به گزارش ایکنا، معصومه ظهیری، معاون فرهنگی تبلیغی حوزه خواهران، امروز ۲۱ بهمنماه در نشست «الگوهای سبک زندگی در گام دوم انقلاب» در موسسه آموزش عالی حوزوی معصومیه (خواهران) با بیان اینکه یکی از روشهای اسلام در سبک زندگی، معرفی الگوها است که نمونههای آن در قرآن بیان شده است، گفت: سبک زندگی به مثابه درختی است که ریشه و ساقه آن نگرشها، بینشها و شاخههای آن بایدها و نبایدها است که ما از آن به عنوان اصول دین یاد میکنیم.
وی افزود: مهمترین واحد زیستی که سبک برای او تعریف میشود، خانواده است و جامعه هم به عنوان خانواده بزرگ متأثر از خانواده به معنای واحدهای سلولی است، لذا اگر الگو برای خانواده معرفی شود، جامعه هم اصلاح میشود.
ظهیری با بیان اینکه انسان برای رسیدن به سبک زندگی حکیمانه باید حکمتهای خداوند را بفهمد و آن را در غایتمندی تعریف کند، افزود: انتخاب انسان در سبک زندگی باید به غایتمندی بیندیشد تا زندگی او هدفمندی واقعی داشته باشد. در سایه این سبک، خودشناسی برای انسان ایجاد میشود، همان طور که امام علی(ع) فرمودند که بهترین حکمت و دانایی آن است که انسان خودش را بشناسد.
معاون فرهنگی حوزه خواهران با بیان اینکه سبک انتخابی است، همان طور که در فرشبافی و نوع غذا و موسیقی و ... شامل دستهبندی و تقسیمبندی هستیم، افزود: اگر بخواهیم از بینش، گرایش و اصول و میل استخراج کنیم که دارای ثبات باشد، باید از مواد و ابزار درست استفاده کنیم، یعنی مثلا غذایی فستفود است که از مواد خاصی استفاده میکند یا موسیقی اگر سنتی نام میگیرد، روش خاص خود را دارد و نمیتوان ترکیبی از آنها را با هم در آمیزیم.
التقاط؛ دشمن سبک زندگی اسلامی است
ظهیری با تأکید بر اینکه با دانشهای التقاطی غربی نمیتوان سبک زندگی اسلامی درست کرد، افزود: در سبک زندگی غربی، وقتی اصل این است که غایتی نداریم، برنامه نویسی درازمدت و چشماندازی هم وجود ندارد، زیرا لذت بردن در لحظه مهم است، ولی در سبک زندگی اسلامی، غایت وجود دارد و این غایت ثبات ایجاد میکند.
وی با بیان اینکه ما در اصول اعتقادی به امر بین الامرین یعنی بین جبر و اختیار معتقد هستیم، افزود: خود این مسئله برای ما سبک درست میکند، مثلا در تبیین امتحان خداوند از انسان تبیین میکنیم که آزمون الهی گاهی به فرد، موضوع و شرایط تعلق میگیرد، همان طور که یک معلم از دانشآموز با وجود اینکه از او آگاه است، آزمون میگیرد.
استاد حوزه علمیه خواهران اظهار کرد: میزان نفوذ فرهنگی است که میتواند برای تمدن اعتبار ایجاد کند، لذا ابتدا اصول اخلاقی و ارزشی هر جامعه باید تعریف شود تا بتوانیم گستره و نفوذ آن را بسنجیم. در سبک زندگی دینی، عفاف همچنین قنوت و قناعت از اصول محوری است که باید روش تقید به این مقولات را هم به افراد آموزش دهیم تا خلوت و جلوت آنان یکی شود و این مبتنی بر تبیین بینشی و انگیزشی و ارایه روش است.
وی با بیان اینکه در سوره احزاب، پیامبر(ص) اسوه حسنه بیان شده است، گفت: قرآن فرموده است که پیامبر اسوه حسنه است و نه اسطوره؛ اسوه باید تبدیل به آیه شود و مردم بتوانند آن را ببینند، البته تأکید قرآن این است که پیامبر برای کسانی که به خدا و معاد باور دارند و اهل ذکر کثیر هستند، اسوه است، چون فردی که خدا و معاد را باور ندارد نمیتواند اسوگی پیامبر را قبول کند.
وی تصریح کرد: اینکه ما با برخی الگوسازیها مثلاً سلبریتیها مخالفیم، نه اینکه همه چیز آنها بد است، بلکه چون محوریت تبعیت از اسوه بر مبنای خداباوری و معادباوری نیست، دائما الگوها فرو میریزند.
ظهیری با بیان اینکه حاج قاسم توانست ۴۰ سال ثبات قدم داشته باشد؛ از ولایتمداری و رزمندگی و دفاع از حق خسته نشد و مداومت داشت و به آن باورمند بود، افزود: بانوامین هم در شرایطی که سبک زندگی، ساز همراهی با او را نمیزد و زن زمینه ورود علمی نداشت، به درجه بالا رسید. انسان دارای سبک به باوری میرسد که تغییر نمیکند، لذا به تعبیر امام علی، کوه جابجا میشود، ولی این فرد تکان نمیخورد.
استاد حوزه خواهران با بیان اینکه در نگاه اسلامی، اسلام و سبک زندگی آن محصور در منطقه و کشور و جغرافیای خاصی نیست، بیان کرد: جریان حج به عنوان منطقهای که همه مسلمین در یکجا گرد هم میآیند، میتواند ظرفیت محوری برای بحث اقتصاد و تبادل فرهنگی و ... باشد، بنابراین اینکه گفته شود برخی مقولات مانند قناعت در سبک زندگی در تنافی با رشد اقتصادی است، درست نیست.
وی با بیان اینکه ما موفق نشدهایم از جامعه بسیط دوره پیامبر برای جامعه مرکب خود بهره ببریم و با فرمایشات حضرت آقا سطحی برخورد میکنیم، ادامه داد: حوزه باید پاسخگو باشد و حوزه انقلابی پاسخگو و قدرتمند برای حضور و نفوذ در جامعه را تربیت کنیم.
ظهیری تصریح کرد: اینکه سبکی از سلبریتیها بگیریم یا ملغمهای از دانشهای روانشناسی و جامعهشناسی غربی را با برچسب اسلامی رواج دهیم، نمیتواند برای ما سبک توحیدمحوری ایجاد کند.
انتهای پیام